پرسپولیس نه مربی دارد و نه اسپانسر و خزانه هم خالی است...
تلاش کرده بود مثبت باشد. سخنان دلنشینی درباره ایران و تیم ملی و کارلوس کیروش بر زبان آورده بود. حتی در تمرین تیم ملی هم حضور یافته بود. تلاش کرده بود برابر دوربینها اخمهایش را با تبسمی بر لب عوض کند. ولی کمی پس از حذف پرسپولیس از لیگ قهرمانان آسیا رفت. او پس از فقط دو ماه ایران را ترک کرد. با چهرهای دژم رفت. با لبانی بیخنده. بدون خوشبینی که در بدو ورود داشت. بدون مصاحبه مطبوعاتی پر زرق و برق. بدون دریافت پولی که قولش را به او داده بودند. سوار هواپیما شد و رفت و شاید هم برنگردد.
برانکو ایوانکوویچ پس از 9 سال به ایران بازگشته بود و این بار به عنوان مربی پرسپولیس. او در انتهای فصل آمد و روی نیمکت طوفان زدهای نشست که پیش از آن طی همین فصل به دو چهره سرشناس فوتبال ایران تعلق داشت. او رهبری تیمی را در دست گرفت که مدتها بود در لیگ به جایگاه حقیری در میانه جدول قناعت کرده بود. او مربی تیمی شد که بازیکنان کارآمدی نداشت و آسان گل میخورد و مفت امتیاز از کف میداد. یگانه کورسوی امید سرخپوشهای پایتخت ادامه پرواز در لیگ قهرمانان آسیا بود. آن چه با حذف در عربستان به تاریکی گرایید.
به نظر میرسید برانکو با به پایان خط رسیدن پرسپولیس در آسیا برای فصل آینده دورخیز خواهد کرد. طرفداران پرسپولیس تصور میکردند او طرحی نو خواهد انداخت و تیمی نو خواهد ساخت. ولی حالا او رفته. رفته و روشن نیست چه فرد یا افرادی سکان این کشتی شکسته را در دست خواهند گرفت. همه میدانند درد پرسپولیس چیست ولی داروی شفابخش را پیدا نمیکنند. همه میدانند پرسپولیس در همه پستها نیاز به ترمیم دارد، ولی با کدام مربی و مهمتر از آن با کدام پول؟
سرچشمه اختلاف برانکو و پرسپولیس هم در همین نکته نهفته. در خزانه خالی شده باشگاه که سخنان ظاهرا دلگرم کننده محمدحسین نژادفلاح آن را پر نکردهاند. مدیران باشگاه پیش از آمدن برانکو مشکلات مالیاتیاش - برجای مانده از 9 سال پیش طی نشستن روی نیمکت تیم ملی ایران - را حل کردند. چیزی که دلگرم کننده به نظر میرسید. بر اساس توافقی که نژادفلاح قائم با برانکو کرد قرار بود برانکو در کادر فنی سرخپوشان از سه دستیار کروات استفاده کند که یکی از آنها انور لوگوسیج بهشمار میرفت. همان کسی که طی حضور مصطفی دنیزلی در پرسپولیس به صف سرخپوشها پیوست. قرار بود دو مربی کروات دیگر هم به کادر فنی سرخپوشان اضافه شوند.
ولی اکنون برانکو و مردانش جملگی در صف طلبکاران باشگاه ایستادهاند و نامشان اضافه شده به سیاههای از مربیان و بازیکنان. به فوتبالیستها، کشتیگیرها و والیبالیستهای طلبکار. تعویض بیش از حد عجولانه حمید درخشان توسط نژادفلاح در برههای از فصل که هیچ مربی جدیدی نمیتوانست سامانی به تیم ببخشد به نشستن دو ماهه برانکو روی نیمکتی انجامید که نه تنها برای پرسپولیس خروجی مثبتی نداشت، بلکه بر طلبکاران باشگاه هم افزود.
میگویند برانکو پیش از ترک ایران گفته: «... طی مدتی که به ایران آمدیم به رفع مشکلات خوشبین بودیم، ولی فصل تمام شده و نشانی از بهبود شرایط و تلاش برای عمل به تعهدات باشگاه ندیدهایم. همکاران من٬ کادر من با نگرانی فصل را به پایان رساندند و حالا دریافتهاند حق با آنها بوده». میگویند برانکو به مسائل مالی اشاره کرده. به این که دریافتی از پرسپولیس نداشته. ادعا کرد یک دلار دریافتی هم از پرسپولیس نداشته. میگویند گفته تا زمانی که تکلیف تعهدات باشگاه به او روشن نشود به ایران باز نخواهد گشت.
میگویند برانکو سیاهه نام بازیکنان کنونی که میخواسته آنها را برای فصل بعد حفظ کند به نژادفلاح داده و نام بازیکنانی که مورد توجهش نیستند را هم فاش کرده. لیستی که بدون حضور او بی معنی است. او سومین مربی پرسپولیس طی فصل سپری شده بود و به نظر میرسید در باشگاه خواهد ماند ولی حالا رفته و پرسپولیس را با چالش برگشتن یا برنگشتن روبرو ساخته. باشگاهی که خصوصی شدنش منتفی شده. باشگاهی که میخواهند هیئت مدیرهاش را تغییر دهند. باشگاهی که نمیداند چه اسپانسری دارد و منابع مالیاش کجا است... زمان به سرعت با در حال سپری شدن است و سرنوشت پرسپولیس برای فصل بعدی تیرهتر از فصل سپری شده به نظر میرسد.