محمد سررشته داري
حرفهايش برخي مواقع به جان و دل مينشيند و به همين دليل است که خيليها دوست دارند صدايش را بشنوند گريه اش اما از حرفهايش هم به ياد ماندني تر است و از يادها نميرود. همين پارسال بود که لباس رفتگرها را در جنگ با دايي برتن کرد و به استاديوم انزلي رفت تا همه او را با انگشت نشان بدهند.وقتي دعوا ميکند تمام سلولهاي بدنش هم دعوا ميکنند و تو گويي راهي براي منصرف کردنش وجود ندارد مثل آن روز که از فنسها بالا رفت تا يکي از تماشاگران را بزند!دايي هم اما ترک اردبيل است و از دياري که اراده اش قويترين مرد جهان را ميسازد (حسين رضا زاده )و البته آقاي گل جهان را.با اين وجود اما اين روزها همه به دايي حمله ميکنند و او در موضع دفاعي قرار گرفته،چرا؟ چون از مايلي کهن شکايت کرده و قاضي هم حکم به زندان رفتن حاجي مايلي را صادر کرده است.پروين ميآيد عابدزاده ميآيد استيلي ميآيد و حتي طباطبائي .انگار مايلي کهن مريض شده و اينها براي عيادت ميروند!انگار زندان اوين جايي شده براي ديد و بازديد کساني که سال تا سال همديگر را نميديدند!وجه مشترک همه آنها هم اين است که از دايي ميخواهند مايلي کهن را ببخشد!انگار قبلا نبخشيده است!انگار حق دايي نبوده که با قاضي و دادگاه از خودش دفاع کند،انگار دايي بدمن قصه است!انگار اين او بوده که حرف هايي خارج از قاعده و چهار چوب زده است،انگار و انگار و انگار و انگار...چرا هيچکس به اين اشاره نميکند که دايي دوبار تا کنون از شکايتش عليه مايلي کهن گذشته است؟ چرا علي پروين ميگويد دايي بايد ده بار گذشت کند؟ کدام بايد در اين زمينه وجود دارد؟ کدام کار غير قانوني را دايي انجام داده است؟اصالتا انگار فراموش کردهاند که قانون به سود دايي راي داده و مايلي کهن را محکوم کرده است اما برخي جاي شاکي و متشاکي را عوض کردهاند! حاکم و محکوم را عوض کردهاند و به دايي ميتازند و حتي اشاره هم نميکنند که اين مايلي کهن بوده که اشتباه کرده است و نه دايي بلکه دايي تنها قانون را به اجرا درآورده است.با احترام به همه اعضاي اين فوتبال که ممکن است با من موافق نباشند اما معتقدم متر مشخصي وجود دارد که آن را هم قاضي مشخص ميکند و نه هيچ کس ديگري. وقتي پاي مرام و معرفت ودمت گرم و ريش گرو گذاشتن و تار سبيل وديعه کردن وسط ميآيد مترها مشخص نيست و اندازه ندارد.يکي ميگويد حاجي مايلي بايد بگويد ببخشيد. آن يکي ديگر ميگويد نبايد بگويد ببخشيد آن يکي ميگويد همينکه به زندان رفت کافي است ديگر دايي بايد ببخشد .اينها اما متر مشخصي ندارد!بازي با افکار عمومي و دلسوزاندن و مظلوم نمايي و مسايل اينچنيني به گزارش هاي صدا و سيما هم نبايد نگريست آنها پانزده سال است که فوتبال را ميزنند و جالبتر از همه اينکه پس از زياده خواهي فدراسيون در مورد حق پخش تلويزيوني ،وسط اين دعواي شخصي فدراسيون فوتبال را مقصر قلمداد ميکنند!غافل از اينکه مسوت اوزيل همين ديروز از پدر خودش شکايت کرد و لابد فدراسيون آلمان هم خيلي بي کفايت است .به نظر من قانون بهتر از هرچيز ديگري است در اين جامعه که از حالت سنتي در حال عبور و رسيدن به مدرنيته است من قوانين مدني را بيشتر ميپسندم تا دمت گرم و بي خيال را! از نظر من دايي مقصر نيست!